خوش فکر



دیگری را مسخره نکنیم،

تا عیب های خودمان پنهان بماند.

غرور دیگران را نشکنیم،

تا غرور خود را به رخ بکشیم.

حق کسی را ضایع نکنیم،

تا به حق خودمان برسیم.

مال دیگران را نخوریم،

تا خود ثروتمند شویم.

اعتبار کسی را خراب نکنیم،

تا خود بین مردم معتبر شویم.

 

این میانبرهای اعتباری و مسیرهای تسکینِ موقتیِ عیوبِ همیشگی، حتی کفاف چند صباح این دنیا را هم نمی دهد!

 

دو چیز بلایِ روح و جان هستند و مهار ناشدنی و غیرقابل کنترل و امان از وقتی که این دو با هم شوند!

یکی گوشی همراه و دیگری اینترنت!

ترک عادت استفاده از گوشی

هر از گاهی درگیر این ماجرای افزایشِ زمان استفاده از گوشی میشم و هربار بعد از مدتی به راه حل جدیدی برای استفاده ی کمتر می رسم و بعد از مدتی اجرا و کنترل این عادت بد، باز برمی گردم به چرخه ی باطل قبلی  و عذاب جدان های همیشگی!

این بار باز به یه راه حل جدیدی رسیدم و یک ماهی هست که شکر خدا تقریبا جواب داده و زمان استفاده روزانه رو به حدود یک ساعت و نیم کاهش دادم. البته میدونم که هنوز زیاده ولی خوب باز از قبل خیلی بهتره!

حالا اینجا هم توضیح میدم، شاید به درد یکی بخوره:

اپلیکیشن yourhour

از بین تعداد زیادی از اپلیکیشن هایی که تست کردم، بهترین و جامع ترین اون ها  YourHour هست.

ابتدا که اپ رو نصب می کنید، یکسری اطلاعات در مورد استفاده ی شما از برنامه های مختلف گوشی و کل تایم استفاده ی روزانه رو نشون میده و برحسب اون به شما یه لِول میده، مثلا اگه خیلی کم باشه( کمتر از یک ساعت) Champion هستی و 5 تا ستاره هم داری ولی اگه خیلی زیاد استفاده می کنی (بیشتر از 5.5 ساعت) Addicted هستی و هیچ ستاره ای بهت نمیده :) که خود همین باعث میشه برای رسیدن به مرحله ی بالاتر تلاش کنی! خود من بعد چند روز یه ستاره دیگه گرفتم و Achiever شدم :)

و خوب قابلیت های خوب دیگه ای هم داره مثل: نمایش مدت زمان استفاده از گوشی در نوتیفیکیشن، نمایش شناور تایم کار با هر برنامه، قفل برنامه ها بعد از مدت مشخصی استفاده، گزارش روزانه و هفتگی و .

و نکته ی مثبت دیگه ای هم که این اپ داره و خیلی مهمه، دسته بندی برنامه هاست. یعنی میتونی مشخص کنی که تایم کار با اپ های کاربردی در گزارش لحاظ نشه. مثلا من یکسری اپ کتابخوان و دیکشنری و آموزش زبان روی گوشی دارم که وقتی بیکار میشم مجبورم برای عدم افزایش تایم استفاده از گوشی، با اونا کار کنم که اینجوری هم از برنامه های کاربردی و آموزشی بیشتر استفاده می کنم هم اینستا کمتر میرم!

 

شما چه راهکاری سراغ دارین؟ 
 

یک خطای کوچک،

زنجیره ای از اعمال اشتباه را به دنبال دارد.

تا این که سرانجام به یک مسئله ی بزرگ تبدیل می شود.


آدم ها در مواجهه با «اشتباهِ خود» چند دسته اند:

    . اصولا اشتباه نمی کنند.

    . با آگاهی از خطای خود، به سرعت زنجیره را می شکنند.

    . صبر می کنند تا نتایج زیان بار آن به بار نشسته و آن موقع به فکر حلِ مسئله می افتند.

    . نتایج زیان بار این اشتباهات مکرر را دیده و در جواب تنها به بخت و اقبال خود ناسزا می گویند!

    . هیچ گاه از این اشتباه آگاه نمی شوند یا مقصر آن را شخص دیگری می دانند.


شما جزو کدوم دسته هستین؟

این وبلاگ تاسیس شد به تاریخ بیست و هشتم خرداد یکهزار و سیصد و نود و پنج
نام خوش فکر را انتخاب کردم نه از روی خودشیفتگی ام، ابدا. من هیچ وقت خودشیفته نبوده و نیستم( این را می توانید از اطرافیانم بپرسید، البته اگر پیدایشان کردید!) و این از معدود محورهایی است که در دادگاه عدل الهی و پیش از صدور ویزای جهنم می تواند موضوع دفاعیات بنده قرار گیرد.
ولی می دانم و می دانستم که خوش فکری با خوش کرداری فرق می کند و من در عمل شاید هیچ وقت آن قدر «خوب» نبوده ام تا خوشی بیافرینم. و مشکل من هم دقیقا سر همین مسئله هست!
فعلا میرود برای ریکاوری.
تا خدا چه بخواهد.
التماس دعا.


بشین رفیق، بشین بخندیم به ریش این زمونه که هر روز صبح ما رو با وعده های خوشکل راهی میکنه و شب به ریش خوش باوری ما میخنده

دیالوگ سریال شهرزاد


+تازه فصل اول شهرزاد رو تموم کردم. مه. یه سریال بی نظیر ایرانی! برعکس تمام سریال های وقت گذران بی مصرفی که تو این چندساله ساخته شده

+ بچه های دانشگاه اصرار دارن که بیا اینستاگرام، ولی بهشون میگم من یه بلاگ دارم که خیلی بیشتر از این مضخرفات دوستش دارم!. به همین صراحت!

+ چندماهه که ذهنم درست کار نمیکنه، وقتی هم که ذهنم کار نکنه، نه میتونم کتاب بخونم، نه درس! نه وبلاگ های شما دوستان گرام رو، چیزی هم به ذهنم نمیاد که این جا بنویسم. ولی بدونید اگه بلاگ نمیام به یادتون هستم

هرسال قبل نوروز، ساعت ها می نشستم و با خودم فکر می کردم تا ببینم با خودم چندچندم و برای سال بعد چه برنامه هایی داشته باشم و کلی دعا و.

ولی الان وقتی میشینم فکر کنم بعد چنددقیقه به خودم میگم خوب که چی؟!

اگه این روال بخواد ادامه داشته باشه، باید تا ابد مثل یه ربات زندگی کنم و احتمالا اینستاگرام نصب کنم :)

خدایا خودت همه ی ما رو به راه راست هدایت کن!


وقتی مجبوری به خاطر رفقا بیای سینما، فیلم مثلا کمدی ایرونی ببینی :|

نگذاشتن این هفته برم شهرمون، اهل فیلم درست و درمون هم که نیستن!

دارم فکر می کنم منم از فردا بشینم فیلمنامه بنویسم، انصافا میتونم یه چیز مثل فیلمنامه فیلم آینه بغل بنویسم.


+ گوگل میگه برای ولنتاین برنامه داره، به گوگل اسیستنت بگید مثلا Hey google, I'm single سرگرمتون میکنه، حالا الان تو سینما نمیشه، ولی اومدم بیرون حتما امتحانش میکنم!


تا به حال شده به این فکر کنید که چرا دنیا این همه داره پیشرفت میکنه؟

اصلا این تکنولوژی تا کِی قراره پیشرفت کنه؟

و مهم تر از همه این که مقصد کجاست؟

داریم به چه سمتی میریم؟

 

بیاید یه کم به عقب برگردیم، حتی بیشتر از یه کم!

قرن ها پیش که اینترنتی در کار نبود، مردم داشتن زندگی میکردن،ما هم الان داریم زندگی می کنیم. مردم کار میکردن تا شکمشون رو سیر کنن، کار میکردن تا بیکار نباشن، ما پیچیده ترش کردیم، کار می کنیم تا در وهله ی اول شکم خودمون رو سیر نگه داریم، و در کنار اون پول برای خرید لباس، لوازم خونگی، خودرو، موبایل، لپ تاپ و هزار جور وسیله ی دیگه داشته باشیم!

فقط همه چیز رو پیچیده کردیم!

هزاران شغل مختلف ساختیم، هزاران مدل ابزارهای مختلف. اما آیا این همه ابزار نیاز بود؟ نیاز هست؟ اگر استیو جابزی نبود که کارخونه ی اپل رو تاسیس کنه، نسل بشر منقرض می شد؟ یا الان قحطی زده بودیم؟ 

وقتی که فریزر ساخته نشده بود، یخ نبود و مردم هم هیچ تصوری از یخ نداشتند، در بیست سالگی از عطش می مردند؟

الان با این همه پیشرفت، بیشتر زنده می مونیم؟ اصلا به فرض که بمونیم، با زنده موندنمون چه گلی به سر این دنیا می زنیم؟

 

حالا بیاید بریم به آینده، احتمالا اونجا تهیه ی خوراکی، آسون تر شده، اما آیا الان داریم از گرسنگی می میریم؟ یا اینکه تا سرکوچه رفتن و خرید مواد غذایی ما را دچار مشکلی کرده که قراره در آینده رفع بشه؟

مهندسی که مسئول بخش «افزایش تعداد دوربین گوشی بدون افزایش ابعاد!» هست، اگه قراره اون دنیا ازش بپرسن روی زمین بیشتر وقتت رو چه غلطی می کردی؟ با وجود اینکه به خیال خودش آدم موفقی هم محسوب می شده، چی داره که جواب بده؟

 

اگه قراره این دنیا فانی باشه و در دنیای دیگری بر اساس کردار درست یا غلط قضاوت بشیم، چه فرقی میکنه آخرین تکنولوژی مورد استفاده مون موبایل با سه دوربین بوده باشه یا ارتباط از طریق دود؟!!

 

ممکنه به جایی برسیم که دیگه ادامه ندیم؟ متوجه بشیم که این همه پیشرفت هیچ فایده ای نداشت و در خیلی از موارد باید تجدید نظر کنیم؟

 

این مطلب فعلا حاصل ذهن آشفته ی من در ساعت 4بامداد و بدون هرگونه تفکر و ویرایش هست. احتمالا در آینده منظم تر و دقیق تر خواهد شد.

 

اما فعلا نظر شما چیه؟

میتونید الان ذهن پریشان منو متقاعد کنید که این پیشرفت ها درست بوده؟ ما در جای درستی قرار داریم؟

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

download-new-music11.parsablog.com بهـراد Crystal فضای کار اشتراکی ریسون|سالن کنفرانس ریسون نرم افزار Chlick دستگاه برش لیزر نَمَر به عربی به معنی پلنگ اهلِ یقین